۱۳۸۹ فروردین ۱۴, شنبه

واژه نامه فارسي و لاتين اصطلاحات روانشناسي 7

واژه نامه فارسي و لاتين اصطلاحات روانشناسي 7


معادل فارسی
تعریف
واژه لاتین
بازپروری
فرایند از نوسازگار ساختن فردی که ظرفیتهای خود را از لحاظ ذهنی یا بدنی از دست داده است.
re-education
برون ریزی
بیان برونی یک هیجان یا تنش
discharge
تراز ذهنی
در جریان کودکی همگام با رشد بدنی ، گسترش ذهنی واجد افزایش کلی ظرفیتهاست و این به منزله بالا رفتن تراز ذهنی است.
mental level
تربیت
مجموعه وسائل یا روشهایی که به کمک آنها به هدایت تحول کودک می‌پردازند.
education
حافظه
مجموع تجارب گذشته که می‌توانند به خاطر آیند.
memory
حافظه فوری
اصطلاح دو پهلویی که معرف ظرفیت تکرار بلافاصله پس از دیدن یا شنیدن ردیف‌های اعداد ، هجاها یا کلمات یا بازپدیدآوری علامات ، نقشها است.
short term memory
خود رهبری
روش آموزش پرورشی مشتمل بر واگذاری سازمان انضباطی مدرسه یا کلاس به شاگردان
self-government
رشد یافتگی
حالتی که از به انجام رسیدن یک فرایند تحول یا یک رشد داخلی حاصل می‌شود.
maturity
رشد
افزایش یا نمو تمامی ارگانیزم فردی یا قسمت‌هایی از آن.
growth
رشد داخلی
فعالیت درونی که مراحل پی در پی تحول کودک را تائید می‌کند و تابع تعامل ارگانیزم و محیط درونی است.
maturation
سن عقلی
تراز عقلی یک فرد آدمی که با محاسبه شکست‌ها و موفقیت‌های وی در تست‌های متناسب با سن او بدست می‌آید.
mental age
صراحت ذهنی
مرحله بازگشت به یک فکر بهنجار پس از یک دوره اغتشاش ذهنی یا هذیان.
lucidity
فکر
حل مساله بر اساس فعالیت تصوری
thinking
کودنی حرکتی
نارسائی رشد و کنش‌های حرکتی ارادی که بوسیله مجموعه‌ای از تستها ، مانند مقیاس اوزرتسکس آشکار می‌شود.
debilite motrice
لفظ پردازی
حالت مرضی سخن گفتن است که با بی‌معنایی و تکرار قالبی کلمات مشخص می‌شود.
verbigeration
رشد شناختی
عبارتست از رشد خرد در طول زمان. یعنی بالیدگی فرایندهای فکری عالی‌تر از دوران طفولیت تا بزرگسالی.
congnitive development

Share/Bookmark

هیچ نظری موجود نیست: