۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

مركز آمار فقراى بانک مركزى را ثروتمند مى داند


ایلنا: با توجه به تورم ۱۸‎/۵ درصدى سال ،۱۳۸۶ ۲۵‎/۴ درصدى سال ۱۳۸۷ و حدود ۱۵درصدى سال ۱۳۸۸ اين نتيجه به دست مى آيد كه خط فقر هر فرد در سال ۱۳۸۹ كه قرار است نخستين سال اجراى قانون هدفمند كردن يارانه ها باشد برابر ۱۶۷۴۹۱۲ ريال يا ۱ ميليون و ۶۷۴ هزار و ۹۱۲ ريال خواهد بود كه به اين معناست كه تمامى حاضران در خوشه هاى اول و دوم و برخى از افراد حاضر در خوشه سوم نيز در زمره فقرا قرار دارند.
در روزهاى پايانى دى ماه مدد، رئيس مركز آمار ايران از تقسيم جامعه به ۳ خوشه خبر داد و اعلام كرد كه خوشه هاى اول و دوم ۷ دهك پايينى جامعه را شامل مى شوند و خوشه سوم، ۳ دهك بالايى جامعه را شامل مى شود.رئيس مركز آمار ايران با اشاره به اينكه درآمد خانواده ۶ نفرى در خوشه يك، كمتر از ۴۷۳ هزار تومان است، گفت: خانوار ۶نفره اى كه درآمدش بين ۴۷۳ هزار تومان تا ۷۸۸ هزار تومان است، در خوشه ۲ قرار مى گيرد و خانوار ۶ نفره اى كه بيش از ۷۸۸ هزار تومان درآمد داشته باشد در خوشه ۳ قرار مى گيرد. مدد تصريح كرد: در خوشه يك، درآمد سرانه هر نفر ۷۸۸ هزار و ۳۸۱ ريال و در خوشه ۲ درآمد سرانه هر نفر يك ميليون و ۳۰۳ هزار و ۳ ريال است. بزرگترين ابهام در سخنان رئيس مركز آمار ايران كه به نمايندگى از سوى دولتى كه قرار است يارانه ها را نقدى پرداخت كند، سخن مى گفت اعلام درآمدهاى سرانه خوشه هاى يك و دو جامعه است كه يا فقط آنها يارانه مى گيرند، يا سهم بيشترى از يارانه ها خواهند برد. مطابق آمار ارائه شده هفتگى از سوى بانك مركزى از نرخ خرده فروشى برخى از مواد خوراكى (ماست، پنير، كره، شير، تخم مرغ، برنج، انواع حبوبات -۷ قلم)، انواع ميوه (۸ قلم) و سبزى (۸ قلم)، گوشت قرمز و سفيد، قند و شكر، چاى و روغن نباتى) در هفته نخست بهمن ماه، هر فرد براى تهيه ماهانه يك كيلوگرم از اقلام فوق نياز به هزينه اى حدود ۹۳۶ هزار و ۲۰۶ ريال دارد.
اين هزينه تنها هزينه مواد خوراكى به استثناى نان است و هيچ هزينه ديگرى همچون هزينه مسكن، اياب و ذهاب، پوشاك، پرداخت بهاى آب، برق، گاز و تلفن، هزينه هاى آموزشى، هزينه هاى تفريحى و... در آن لحاظ نشده است.در يكى از آخرين شماره هاى نشريه برنامه، ارگان معاونت برنامه ريزى و نظارت راهبردى رياست جمهورى خط فقر ماهانه در سال ۱۳۸۶ هر فرد در خانوار شهرى براى تهيه ۲ هزار كالرى برابر ۹۸۰۱۱۸ ريال اعلام شده است.
با توجه به تورم ۱۸‎/۵ درصدى سال ،۱۳۸۶ ۲۵‎/۴ درصدى سال ۱۳۸۷ و حدودا ۱۵ درصدى سال ۱۳۸۸ اين نتيجه به دست مى آيد كه خط فقر هر فرد در سال ۱۳۸۹ كه قرار است نخستين سال اجراى قانون هدفمند كردن يارانه ها باشد برابر ۱۶۷۴۹۱۲ ريال يا ۱ ميليون و ۶۷۴ هزار و ۹۱۲ ريال خواهد بود كه به اين معناست كه تمامى حاضران در خوشه هاى اول و دوم و برخى از افراد حاضر در خوشه سوم نيز در زمره فقرا قرار دارند.

فردى در تهران كه خود بيكار و مستمرى بگير بيمه بيكارى است با داشتن همسرى خانه دار، بدون داشتن مسكن و وسيله نقليه، فقط به اين دليل كه حدود هزار تومان بيشتر از رقم اعلام شده براى خوشه دوم مستمرى مى گيرد، در خوشه سوم طبقه بندى شده است.گرسنگان در خوشه اول و فقرا در خوشه دوم و بعضا سوم تقسيم بندى شده اند.

اين ترجمانى است از آنچه كه رئيس مركز آمار ايران براى خوشه بندى مردم ايران اعلام كرده است.تمام آمارهاى فوق مويد اين نكته است كه خوشه بندى مردم در ايران و ارقام اعلامى رئيس مركز آمار ايران نشان مى دهد كه حداقل ۷۷‎/۳ درصد از۶۱‎/۶ ميليون ايرانى مورد استناد مركز آمار زير خط فقر قرار دارند. اگر حتى بنا را بر رقم ۷۱‎/۶ ميليون نفرى جمعيت ايران گذاشته و تمامى ۱۰ ميليون نفرى را كه در طرح دولت شركت نكرده اند، جزو اقشار مرفه بدانيم، باز هم حداقل ۶۶‎/۴۸ درصد مردم ايران زير خط فقر هستند.
سوال اساسى اين است كه آيا دولت به نوعى تاثيرات مخرب سياست هاى سال هاى گذشته خود بر افزايش شكاف طبقاتى و گسترش فقر را پذيرفته است، يا اينكه مردم ايران در پر كردن برگه هاى خود صداقت و مسوولان در بررسى هاى خود دقت كافى نداشته اند؟ 
بايد گفت كه در سال ۸۰ افراد زير خط فقر در كشور ۴ درصد اعلام شده بود. حال مسئولان دولتى و به خصوص دست اندركاران طرح پرداخت نقدى يارانه ها بايد توضيح دهند كه آيا واقعا بيش از ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم ايران زير خط فقر قرار گرفته اند، يا اينكه طرح پرداخت نقدى يارانه ها از همان ابتداى راه مى لنگد و ناگزير مجبور است كه پس از مدت زمانى از اجرا، به سرنوشت ديگر طرح هاى دولت نهم و دهم دچار خواهد شد؟

آمار زير خط فقرى ها در ابهام
براساس نتايج بررسى هاى بانك مركزى براى سال ،۱۳۸۷ از كل هزينه هاى ناخالص خانوار، ۲۳‎/۸ درصد به خوراكى ها و آشاميدنى ها، ۰‎/۴ درصد به دخانيات، ۴‎/۶ درصد به پوشاك و كفش، ۳۳‎/۱ درصد به مسكن، آب، برق، گاز و ساير سوخت ها، ۵ درصد به اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه، ۴‎/۵ درصد به هزينه بهداشت و درمان، ۱۱‎/۶ درصد به هزينه حمل و نقل، ۲‎/۶ درصد به ارتباطات، ۲‎/۴ درصد به هزينه تفريح و امور فرهنگى، ۲‎/۳ درصد به هزينه تحصيل، ۲‎/۲ درصد به هزينه رستوران و هتل و ۷‎/۵ درصد به هزينه كالاها و خدمات متفرقه اختصاص داشته است.با احتساب هزينه ماهانه ۷۴۶ هزار و ۳۲۸ ريالى براى رفع گرسنگى و تطابق آن با جداول بانك مركزى (نسبت ۲۳‎/۸ درصدى خوراكى ها و آشاميدنى ها به كل هزينه هاى ناخالص خانوار) به اين نتيجه مى رسيم كه هر فرد براى داشتن يك زندگى حداقلى و چسبيده به خط فقر ماهانه به ۳ ميليون و ۱۳۵ هزار و ۸۳۱ ريال نياز دارد و لذا افراد خوشه دوم و حتى بسيارى از حاضران در خوشه سوم در آمار دولتى با درآمد ماهانه بيشتر از يك ميليون و ۳۰۳ هزار و ۳ ريال نيز زير خط فقر قرار دارند.

اختلاف ارقام بانك مركزى با مركز آمار
مطابق آمار رسمى اعلام شده از سوى بانك مركزى متوسط تعداد افراد خانوار در سال ۱۳۸۷ برابر ۳‎/۸۶ نفر بود كه نسبت به سال ۱۳۸۶ كاهش داشته است. بر اساس نتايج اين بررسى متوسط هزينه ناخالص سالانه يك خانوار در سال ۱۳۸۷ حدود ماهانه ۹ ميليون و ۶۲۰ هزار ريال بوده است. با تقسيم اين رقم به متوسط تعداد افراد خانوار در سال ،۱۳۸۷ اين نتيجه مستفاد مى شود كه متوسط هزينه ناخالص هر فرد در سال ،۱۳۸۷ برابر ۲ ميليون و ۴۹۲ هزار و ۲۲۸ ريال بوده است كه با ارقام اعلام شده از سوى مركز آمار ايران براى خوشه هاى اول و دوم تفاوت فاحشى دارد.

فقراى بانك مركزى ثروتمندان مركز آمارند
بانك مركزى رقم ۷۸۰ هزار تومان را براى خط فقر شهرهاى بزرگ كشور در سال ۸۷ اعلام مى كند. با در نظر گرفتن اينكه يك خانوار متوسط ايرانى برابر ۳‎/۸۶ نفر جمعيت دارد (البته اين رقم قطعاظ در شهرهاى بزرگ زير ۳‎/۵ نفر خواهد بود)، رقم سرانه خط فقر براى ساكنان شهرهاى بزرگ معادل ۲ ميليون و ۲۰ هزار و ۷۲۵ ريال خواهد بود.
با اين حال در خوشه بندى مركز آمار، بدون در نظر گرفتن چنين شاخص هايى رقم يك ميليون و ۳۰۳ هزار و ۳ ريال بدون هيچ مبناى مشخص و معيار علمى براى خوشه دوم در نظر گرفته شده است. حضور برخى از فقرا در خوشه ثروتمندان از سوى ديگر مطابق آمار اعلام شده بانك مركزى براى سال ،۱۳۸۷ يك خانوار متوسط ايرانى در سال ۱۳۸۷ برابر ماهانه ۹ ميليون و ۴۳۲ هزار ريال درآمد داشته است.

به اين ترتيب، هر فرد ايرانى به طور ميانگين ماهانه ۲ ميليون و ۴۴۳ هزار و ۵۲۳ ريال درآمد داشته است. در جامعه مورد اشاره مركز آمار ايران براى خوشه بندى مردم (جامعه ۶۱‎/۶ ميليون نفرى)، رقم درآمدها به حدود ۱۵۰ تريليون و ۵۲۱ ميليارد و ۱۶ ميليون ريال خواهد رسيد.

كل درآمدهاى خوشه اول با ۳۰ ميليون نفر جمعيت (با حداكثر درآمد ۷۸۸ هزار و ۳۸۱ ريال)، مطابق آمار رئيس مركز آمار ايران رقمى كمتر از ۲۳ تريليون و ۶۵۱ ميليارد و ۴۳۰ ميليون ريال خواهد بود.درآمدهاى جامعه آمارى خوشه دوم با ۱۷ ميليون و ۶۰۰ هزار نفر (با حداكثر درآمد يك ميليون و ۳۰۳ هزار و ۳ ريال) كمتر از ۲۲ تريليون و ۹۳۲ ميليارد و ۸۵۲ ميليون ريال طبق اظهارات آقاى مدد خواهد بود.
 لذا درآمد حاضران خوشه سوم قاعدتا بايد بيشتر از ۱۰۳ تريليون و ۹۳۶ ميليارد و ۷۳۴ ميليون ريال باشد. اين به اين معناست كه به طور ميانگين افراد حاضر در خوشه سوم بايد درآمدى برابر ۷ ميليون و ۴۲۴ هزار و ۵۲ ريال داشته باشند.

با اين حال مشاهده شده است كه كارگرى با حداقل دستمزد دريافتى معادل ۲۶۳ هزار تومان در شهر تهران كه همسرش نيز خانه دار بوده است (درآمد ميانگين هر كدام برابر ۱۳۱ هزار و ۵۰۰ تومان است)، درخوشه بندى ها در خوشه سوم قرار گرفته است، به عبارتى حتى حداقل بگيران جامعه كارگرى كه جزو محروم ترين هاى جامعه نيز به حساب مى آيند، به جرم نداشتن فرزند جزو خوشه سوم و طبقات مرفه با ميانگين درآمد ۷ ميليون و ۴۲۴ هزار و ۵۲ ريال قرار گرفته است.

اين به اين معناست كه در خوشه بندى مدنظر مركز آمار ايران، يك كارگر با افرادى كه به طور متوسط بين ۵ تا ۶ برابر وى درآمد دارند، در يك جايگاه قرار گرفته است.

 ------------------------------------------
خود قضاوت كنيد آيا اين تقسيم بندي معقول است؟ 
Share/Bookmark

هیچ نظری موجود نیست: