كروبي پاسخ خطيبان جمعه را داد
گروه سياسي اعتماد ملي: مهدي كروبي به اهانتهايي كه از تريبونهاي مختلف به ويژه تريبون نماز جمعه مطرح شده بود پاسخ داد. او هفته پيش نيز تاكيد كرده بود چنانچه اين رفتارها ادامه يابد او صريحتر از گذشته مسائلي را مطرح خواهد كرد. چنين بود كه كروبي روز گذشته درمصاحبهاي دوساعته نه تنها به بيان ويژگي ائمه جمعهاي كه مسائلي را نسبت به وي مطرح كرده بودند پرداخت بلكه اعلام كرد در پاسخ به كساني كه مدعي آن هستند او نامهاي را بدون سند نوشته است يكي از مستنداتش را با ذكر جزئيات مطرح ميكند و چنانچه لازم باشد در آينده نيز مطالبي را طرح خواهد كرد. اشاره كروبي به پشت پرده ماجراي ترانه موسوي است.
مهدي كروبي در واكنش به جوسازيهاي اخير و توهينهايي كه نسبت به وي وارد شد گفت: «برخي فكر ميكنند كه با اين تهمتها و فحاشي كردنها من از ميدان كنار ميروم ولي من به اين آقايان توصيه ميكنم كه حداقل تاريخ را مطالعه كنند و ببينند كه بعد از انقلاب و در عرصه ماجراي مجلس سوم و مسائلي كه در اواخر آن مجلس روي داد و هر حرفي كه خواستند نسبت به من زدند از جمله آنكه گفتند كروبي با دلارها از ايران خارج شده است چه كسي بود كه ايستادگي و تحمل كرد.»
دبيركل حزب اعتمادملي ضمن اعتراض به توهين، هتاكي و تهمتهايي كه از سوي مراكز و نهادهاي مختلف و به دنبال نگارش نامهاي نسبت به او شد گفت: «طي هفته اخير حملات تندي نسبت به من وارد شد، حملاتي كه از تريبون نماز جمعه يا از سوي برخي از نمايندگان مجلس، صدا و سيما و مطبوعات و وابستگان به نهادها و برخي از روحانيت مطرح شد كه من در برابر اين مباحث گفته بودم كه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند من ناگفتههايي را بازگو خواهم كرد.» كروبي چنين از انگيزه انجام مصاحبهاي در واكنش به اين مسائلي كه طرح شده سخن گفت و با اشاره به انتقاداتي كه به وي وارد شد گفت:
«پس از انتخابات رياستجمهوري دهم حوادثي در كشورمان رخ داد كه از نظر خشونت، بيقانوني، خودسري و دخالت افراد غير مسوول به نام نظام و شبه نظامي و لباس شخصيها امري بيسابقه بود و چنين است كه انسانهاي مسوول، دلسوز و آگاه بايد احتياط و تحفظ را كنار گذاشته و به هر صورتي كه صلاح ميدانند اقداماتي انجام دهند كه مانع ازتكرار اين حوادث شده و ريشه برخوردهاي اينچنيني خشكانده شود.»
وي افزود:«در هر كجاي دنيا ممكن است چنين حوادثي اتفاق بيفتد كه در عرصه تظاهرات جمعيتي را دستگير كنند اما فكر نكنم كه چنين برخوردهايي صورت گرفته باشد كه گروهي را دستگير كرده و آنها را به مكانهاي خاصي منتقل كنند و با آنها هر رفتاري كه ميخواهند انجام دهند. در واقع ابتدا افراد را به مكانهاي نامعلومي منتقل كنند كه كه حتي رياست قوه قضائيه و دادستان كل كشور بگويند اين رفتارهايي كه انجام شده است زير نظر زندانهاي رسمي كه تحت نظر ما بوده روي نداده است و البته پس از مدتي مشخص شود كه زير زميني در وزارتخانهاي وجود داشته يا اينكه در بازداشتگاه كهريزك، برخي كلانتريها و پايگاههاي بسيج برخوردهايي صورت گرفته است.»
كروبي خاطر نشان كرد:
«حوادثي كه روي داده است به علت اعتراض مردم به نتيجه يك انتخاب بوده است آيا بايد با مردمي كه تنها از سرنوشت راي خود سوال ميكنند چنين برخورد كرد؟ در عرض چند روز تعدادي كشته شده و برخي آسيب ديدهاند به طوري كه دندانها و سرها شكسته شده است و حتي بنابر برخي گزارشها چشماني كور شده و برخي در زندان جان باختهاند. اين درحالي است كه معمولا شكنجهها براي گرفتن اعتراف با حساب و كتاب صورت ميگيرد و حتي اگر آن فرد زير شكنجه از حال برود او را به بيمارستان منتقل ميكنند و باقي بازجويي را در حالي انجام ميدهند كه او تحت درمان است. بنابراين از اين جهت من ميگويم كه خشونتهايي از سوي افرادي ناآگاه و بيتدبير صورت گرفته كه بيسابقه است و البته اين رفتارها در قبال افرادي بوده كه تنها به نتيجه اعلام شده انتخابات اعتراض داشتهاند.» رفتارهاي غيرمنطقي بيشماري صورت گرفته است.
كروبي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي در نظام جمهوري اسلامي گفت: «به اندازهاي در اين مدت رفتارهاي غيرمنطقي و بيضابطه انجام شده است كه وقتي هيات تحقيق و تفحص به خدمت رهبري گزارشي را از وضعيت پيش آمده ميدهند ايشان برآشفته و حتي با عباراتي تند دستور تعطيلي بازداشت گاه كهريزيك را صادر كردند كه البته اكنون نيز شاهد بركناري برخي از آمران و مسببان اين حوادث هستيم.»
وي با اشاره به اخباري كه به صورت مرتب از برخوردهاي خشن و غير معمول با معترضان به نتيجه اعلام شده انتخابات به او ميرسيد گفت: «ما هر روز اخباري را از نحوه برخورد با مردم دريافت ميكرديم اخباري كه همين افرادي كه مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند نزد من ميآمدند و بيان ميكردند. رفتارهاي خشونت آميزي كه با زنان و مردان صورت گرفته است مانند آنكه هنگامي كه به منزل زن جواني مراجعه كردهاند تا او را بازداشت كنند اين زن را در مقابل چشمان مادرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادهاند و اين زن هنگامي كه هيات بررسي تحقيق و تفحص از وضعيت زندانيان اخير را در زندان ميبيند با شجاعت مقابل آنها ميايستد و نسبت به اين رفتار اعتراض ميكند. من بسيار متاثر شدم از چنين برخوردهايي كه تحت لواي نظام جمهوري اسلامي انجام ميشود،هر خوانندهاي ميتواند خودش را جاي آن مادري بگذارد كه دخترش را مقابل چشمانش مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.» وي با اشاره به برخورد ساواك در دوران مبارزات انقلابي گفت: «هنگامي كه در دوران مبارزه به منزل من ميآمدند تا مرا بازداشت كنند گاهي اوقات خانم كروبي با تندي برخورد ميكرد كه آنها تنها ميگفتند سفارش كنيد كه ايشان حرمت ما را نگه دارد يا در پرونده يكي از بزرگان هست كه وقتي به منزلش ميآمدند تا بازداشتش كنند همسرش تندي ميكند كه تنها به او تذكر ميدهند ولي اكنون شاهد آن هستيم كه دختري را در مقابل چشم مادرش كتك ميزنند و از اين جهت ميگويم چنين برخوردهايي در كشورمان بيسابقه است.»
كروبي با اشاره به اينكه بارها از طريق نامه و مصاحبه اين مطالب را بيان كرده است گفت:«من اين مسائل را طي نامهاي به رياست محترم قوه قضائيه، وزير سابق اطلاعات و ديگر مسوولان يادآور شده يا در مصاحبهها به صورت مكرر بيان كردهام تا شايد با توجهي كه نسبت به اين رفتارها ميشود مانع از تكرار آن شوند ولي بعد از مدتي اخباري به من درباره آزار جنسي بازداشت شدگان رسيد كه به علت ناراحتي شديد از اين موضوع نامهاي را به صورت محرمانه به رئيس مجلس خبرگان نوشتم. در همان نامه هم نگفتم كه حتما چنين اتفاقي روي داده است بلكه گفتم كه شايعه شده كه چنين ماجرايي روي داده و افرادي از آشنايان خودمان نيز اين مطلب را گفتهاند و تاكيد كردم كه انشاءالله اخباري دروغ و شايعه باشد ولي بايد اين اخبار بررسي شود تا اگر شايعهاي بيش نيست كه همه از رفتارها و عملكردها با قاطعيت دفاع كنيم ولي اگر هم در مواردي چنين اتفاقي روي داده است بگوييم كه عاملان اين قضيه جزو نيروهاي خودسر بودهاند كه بايد معرفي و مطابق قانون مجازات شوند تا اينكه ساحت مقدس جمهوري اسلامي ايران را از چنين مباحثي پاك كنيم كه چنين موضوعي در تاريخ ثبت نشود و شاخ و برگ فراواني به آن داده شود و از سوي ديگر خون بچههايي كه در اين راه كشته شدهاند تضييع گردد.» كروبي افزود: «من در اين نامه تاكيد كردم كه اگر هم چنين اتفاقي روي نداده است و ثابت شد كه اينچنين نبوده از زبان ما كه خودمان به انتخابات معترض بودهايم مطرح شود تا حداقل عدهاي باور كنند.» متاسفم كه اين مطالب از تريبون نماز جمعه مطرح شد كروبي با اشاره به برخوردهايي كه در واكنش به انتشار چنين نامهاي صورت گرفت گفت: «بيش از 10 روز منتظر پاسخ نامهام بودم ولي به من خبري نرسيد و بنابراين اين نامه را علني كردم و در اين ميان جمعيت بسياري از دلسوزان نظام مرا تحسين كردند و برخي هم دوستانه انتقاداتي را مطرح كردند كه من نيز استقبال كردم ولي در همين راستا برخي از تريبون نماز جمعه،مجلس، وابسته به نهادهاي نظامي، سايتها و خبرگزاريها، مطبوعات و صدا و سيما به بنده فحاشي كردند.
ولي از اين ميان آنچه بيش از همه تاسف مرا برانگيخت مطالبي بود كه از تريبون نماز جمعه عليه من مطرح شد و تريبون مقدس نماز جمعه كه بايد در آن دردهاي مردم گفته شود و از حقوق آنها دفاع شود به تريبوني براي فحاشي تبديل شد. چنين برخوردهايي در حالي نسبت به بنده صورت گرفت كه من تنها با نگارش نامهاي يادآور شدم كه بررسي شود آيا چنين مسائلي روي داده است يا خير و اگر هست آيا عاملان آن مجازات خواهند شد و يا اينكه اعلام بركناري عدهاي كه چنين تخلفاتي را انجام دادهاند تنها براي جنجال سازي بوده است و تمامي اينها به سركار خود برمي گردند مانند همان كساني كه زماني آن شكنجهها را انجام دادند و آبروي نظام را در عرصههاي بينالمللي بردند و فيلمي از آن منتشر شد كه هيچ بينندهاي نتوانست ان را بيش از 10 دقيقه نگاه كند و اكنون سخناني درباره فعاليتهاي آنها شنيده ميشود كه چنانچه لازم باشد درباره آنها سخن خواهم گفت.»
وي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي گفت: «افرادي كه بايد از تريبون مقدس نماز جمعه مسائل روز را براي مردم بازگو كنند به بهانه اينكه من به نظام توهين كردهام تهمت و افتراهايي را عليه بنده وارد كردند كه البته درهمين راستا برخي از نمايندگان مجلس نيز با ادبياتي نامناسب به تكرار آن پرداختند. هرچند كه اگر وابستگان به نهادهاي خاص و يا برخي از مطبوعات و صدا و سيما چنين مطالبي را مطرح كنند دور از انتظار نيست چرا كه اينها بنا به دلايل خاص بايد اين كار را انجام دهند و البته بسياري ديگر نيز از مظان اتهام اينها به دور نيستند.
از نظر اين نهادها و مراكز و به ويژه برخي مطبوعات كساني كه همفكر آنان نيستند جاسوس، ساده انديش و افراطي هستند كه دچار فساد اخلاقي و اقتصادي شدهاند. مانند اينكه اخيرا يكي از روزنامهها كه عادت دارد با آبروي ديگران بازي كند جمعي از كارگزاران نظام كه اخيرا نامهاي را نوشتهاند افراطي و رانت خوار ناميده است حال اينكه به عنوان مثال يكي از امضاكنندگان اين نامه محمدعلي نجفي است كه 8 سال وزير آموزش و پرورش،وزير آموزش عالي كشور و رئيس سازمان برنامه و بودجه بوده است كه زماني كه من نماينده امام در حج بودم در آنجا به من كمك ميكرد و اينك همين فرد را رانت خوار ناميده است.
به نظر ميرسد كه اين نهادها خود را معيار و ميزان الاعمال ميدانند كه ديگران بايد خود را با آنها بسنجند. اينها به جاي اينكه كساني را كه به اين كشور خيانت كردهاند مورد حمله قرار دهند به فرزندان انقلاب حمله ميكنند و آبروي آنها را ميريزند. همين اندازه نيز بگويم روزنامهاي كه چنين مطلبي را مينويسد مسوولش از دوستان نزديك سعيد امامي و همكار او بوده است كه به قول يكي از بزرگان حاشيه امن دارد و رويين تن است، اگر اسفنديار رويين تن بود و تنها چشمش آسيب پذير بود اين برادر رويين تني است كه چشمش نيز از آسيب مصون است.»
كروبي با اشاره به انتشار اخبار دروغ در يكي از خبرگزاريها كه آن نيزخود را مصون از هر چيزي ميداند گفت:«اين خبرگزاري محترم به انتشار اخبار كذب عادت دارد به طوري كه زماني كه جواني به نام غنيان در اين حوادث پس از انتخابات كشته شد اين خبرگزاري به نقل از پدر اين فرد نوشت كه گفته است موسوي مسوول خون فرزندش است كه پدر غنيان چندي بعد اين خبر را تكذيب كرد. كه اينهم نمونهاي از آشكار شدن دروغگويي برخي از رسانههاست.»
ناگفتههايي از سوابق برخي ائمه
جمعه كروبي در ادامه گلايههاي بسياري داشت از ائمه جمعهاي كه با ادبياتي نامناسب به او حمله كردند و تهمت و افتراهايي را نسبت به او وارد كردند و براي روشن شدن افكار عمومي از جايگاه افرادي كه چنين حرمت تريبون مقدس نماز جمعه را نگه نداشتهاند به بيان برخي از ويژگيهاي شخصيتي آنها پرداخت. وي گفت: «امام جمعهاي كه در كنار حرم ثامن الحج اين حرفها را ميزند و بنده را تروريست ميخواند گويي فراموش كرده كه در همان روزگار مبارزه كه طيف روحانيون آواره و بيخانه و كاشانه بودهاند و همه تحت تعقيب قرار داشته و يا تبعيد بودند و بنده نيز به عنوان عضو كوچكي از اين نظام در ميان آنها حضور داشتم، ايشان به همراه جمعي ديگر با پولهايي كه در اختيار داشتند سفرهاي متعددي به پاكستان داشت تا آنكه به تبليغ براي مرحوم آيتالله شريعتمداري بپردازد. ما كه به ايشان عيبي نگرفتيم ولي اين روال طبيعي تاريخ است كه اكنون او از تريبون نماز جمعه به دفاع از جمهوري اسلامي بپردازد و بنده را ضد انقلابي و تروريست بداند.»
كروبي با اشاره به سخنان امام جمعه تهران عليه خود گفت:«آقايي كه در تهران از تريبون نماز جمعه چنين حرفهايي را ميزند همان فردي است كه هرچه من از ديگران سوال كردم سوابقي از ايشان نداشتند و همين اندازه از دوستانش شنيدم كه در صف اول درس آيتالله منتظري مينشسته و در زماني كه برخي از دوستان نزديك از مواضع ايشان گله مند بودند ايشان به شدت از مواضع او حمايت ميكرده است و پس از رحلت امام به مخالفان درجه اول آيتالله منتظري تبديل شد و از اين طريق رشد جهشي و غير معقول پيدا كرد.»
كروبي با بيان اينكه من از ائمه جمعه انتظار چنين رفتارهايي را نداشتم گفت: «آيا نميشد كه اين پيشنهاد دلسوزانه را مورد بررسي قرار ميدادند تا مورد رسيدگي قرار گيرد و ماموري يا ماموراني كه متخلف بودهاند مجازات شوند و آنگاه به مردم بگوييم كه اين رفتار از سوي مامور يا ماموراني خودسر صورت گرفته و ربطي به نظام جمهوري اسلامي ايران ندارد؟ آيا بايد با جنجال سازي و عبارتهايي تند چنين به نامه دلسوزانه انقلاب پاسخ داده ميشد.»
مهدي كروبي با اشاره به اظهارات مجلسيها عليه وي گفت: «برخي دوستان مجلسي اظهاراتي را عليه بنده وارد كردند برخي از نمايندگاني كه اين حرفها را ميزنند همان كساني هستند كه در سايه عدم صلاحيت نمايندگاني كه رايآور بودند و البته جر اصلاحاتيهاي داغ نبوده و هيچ نامهاي را امضا نكرده بودند و چند دوره هم در مجلس حضور داشتند به مجلس راه يافتند و بايد نيز اكنون در قدرداني از اين چنين رفتاري اين چنين نيز حرف بزنند. چرا كه ديگر نيازي نبود به دادگاه ويژه روحانيتي برگردد كه زماني سيدهادي خامنه اي، محتشمي پور، مرحوم خلخالي، موسويان و آيتالله بيات را محاكمه ميكردند چرا كه ديگر نميشود به راحتي اين افراد را محاكمه كرد و البته برخي از مسوولان دادگاه نيز رضايتي به اين كار ندارند.»
وي همچنين به اظهارات امام جمعه موقت قم اشاره كرد و گفت: «از نظر بنده امام جمعه قم آيتالله جوادي و آيتالله اميني هستند و اينكه فردي را براي چنين مواقعي به عنوان امام جمعه معرفي ميكنند جالب توجه است البته من به علت آشنايي كه با پدر مرحوم ايشان دارم درباره اظهارات ايشان واكنشي نشان نميدهم و حرمت پدرش را نگه ميدارم.» كروبي همچنين براي برخي از وابستگان به نهادهايي نظام كه اهانتهايي را نسبت به وي مطرح كرده بود پاسخي داشت.
وي گفت:«برخي از برادران نظامي كه چنين حرفهايي را ميزنند بايد هم اينگونه موضعگيري كنند چرا كه آنها اكنون تمام مراكز اقتصادي و سياسي را در اختيار دارند ولي اين افراد متوجه نيستند يك فكر و انديشه قائم به يك نفر و يا چند نفر نيست بلكه درون خانوادهها نيز نفوذ ميكند به طوري درون خانواده برخي از اين آقايان هم اختلافاتي وجود دارد كه اگر لازم باشد در آن باره صحبت خواهم كرد.»
وي افزود: «برخي از وابستگان به نهادهاي نظام بسيار پهلوانانه وارد ميدان شدهاند و هر چه كه خواستند نسبت به بنده گفتند ولي يكي از همين معترضان كه در نهادهاي شبه نظامي نيز فعال است فراموش كرده كه دولت وقت به علت همين رفتارها و كارهايش او را از وزارت اطلاعات اخراج و به جاي ديگر منتقل كرد.»
كروبي در ادامه اين گفت وگو با تاكيد بر اينكه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند مسائل ديگري را صريحتر از گذشته مطرح خواهد كرد به بيان واقعيت ماجراي ترانه موسوي پرداخت و تاكيد كرد: «من از پشت پرده اين ماجرا ميگويم تا ببينم كساني كه در مذمت دروغگويي صحبت ميكنند برآشفته شوند و در برابر اين دروغگويي موضع گيري كنند.»
كروبي با اشاره به سخنان امام جمعه تهران عليه خود گفت:«آقايي كه در تهران از تريبون نماز جمعه چنين حرفهايي را ميزند همان فردي است كه هرچه من از ديگران سوال كردم سوابقي از ايشان نداشتند و همين اندازه از دوستانش شنيدم كه در صف اول درس آيتالله منتظري مينشسته و در زماني كه برخي از دوستان نزديك از مواضع ايشان گله مند بودند ايشان به شدت از مواضع او حمايت ميكرده است و پس از رحلت امام به مخالفان درجه اول آيتالله منتظري تبديل شد و از اين طريق رشد جهشي و غير معقول پيدا كرد.»
كروبي با بيان اينكه من از ائمه جمعه انتظار چنين رفتارهايي را نداشتم گفت: «آيا نميشد كه اين پيشنهاد دلسوزانه را مورد بررسي قرار ميدادند تا مورد رسيدگي قرار گيرد و ماموري يا ماموراني كه متخلف بودهاند مجازات شوند و آنگاه به مردم بگوييم كه اين رفتار از سوي مامور يا ماموراني خودسر صورت گرفته و ربطي به نظام جمهوري اسلامي ايران ندارد؟ آيا بايد با جنجال سازي و عبارتهايي تند چنين به نامه دلسوزانه انقلاب پاسخ داده ميشد.»
مهدي كروبي با اشاره به اظهارات مجلسيها عليه وي گفت: «برخي دوستان مجلسي اظهاراتي را عليه بنده وارد كردند برخي از نمايندگاني كه اين حرفها را ميزنند همان كساني هستند كه در سايه عدم صلاحيت نمايندگاني كه رايآور بودند و البته جر اصلاحاتيهاي داغ نبوده و هيچ نامهاي را امضا نكرده بودند و چند دوره هم در مجلس حضور داشتند به مجلس راه يافتند و بايد نيز اكنون در قدرداني از اين چنين رفتاري اين چنين نيز حرف بزنند. چرا كه ديگر نيازي نبود به دادگاه ويژه روحانيتي برگردد كه زماني سيدهادي خامنه اي، محتشمي پور، مرحوم خلخالي، موسويان و آيتالله بيات را محاكمه ميكردند چرا كه ديگر نميشود به راحتي اين افراد را محاكمه كرد و البته برخي از مسوولان دادگاه نيز رضايتي به اين كار ندارند.»
وي همچنين به اظهارات امام جمعه موقت قم اشاره كرد و گفت: «از نظر بنده امام جمعه قم آيتالله جوادي و آيتالله اميني هستند و اينكه فردي را براي چنين مواقعي به عنوان امام جمعه معرفي ميكنند جالب توجه است البته من به علت آشنايي كه با پدر مرحوم ايشان دارم درباره اظهارات ايشان واكنشي نشان نميدهم و حرمت پدرش را نگه ميدارم.» كروبي همچنين براي برخي از وابستگان به نهادهايي نظام كه اهانتهايي را نسبت به وي مطرح كرده بود پاسخي داشت.
وي گفت:«برخي از برادران نظامي كه چنين حرفهايي را ميزنند بايد هم اينگونه موضعگيري كنند چرا كه آنها اكنون تمام مراكز اقتصادي و سياسي را در اختيار دارند ولي اين افراد متوجه نيستند يك فكر و انديشه قائم به يك نفر و يا چند نفر نيست بلكه درون خانوادهها نيز نفوذ ميكند به طوري درون خانواده برخي از اين آقايان هم اختلافاتي وجود دارد كه اگر لازم باشد در آن باره صحبت خواهم كرد.»
وي افزود: «برخي از وابستگان به نهادهاي نظام بسيار پهلوانانه وارد ميدان شدهاند و هر چه كه خواستند نسبت به بنده گفتند ولي يكي از همين معترضان كه در نهادهاي شبه نظامي نيز فعال است فراموش كرده كه دولت وقت به علت همين رفتارها و كارهايش او را از وزارت اطلاعات اخراج و به جاي ديگر منتقل كرد.»
كروبي در ادامه اين گفت وگو با تاكيد بر اينكه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند مسائل ديگري را صريحتر از گذشته مطرح خواهد كرد به بيان واقعيت ماجراي ترانه موسوي پرداخت و تاكيد كرد: «من از پشت پرده اين ماجرا ميگويم تا ببينم كساني كه در مذمت دروغگويي صحبت ميكنند برآشفته شوند و در برابر اين دروغگويي موضع گيري كنند.»
وي چنين ماجرا را شرح داد:
«مدتي پيش در سايتها،خبري منتشر شد مبني بر اينكه خانم ترانه موسوي به همراه تعدادي ديگر در حاشيه مراسم مسجد قبا ربوده شده است. مدتي بعد هرچند كه تعدادي از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولي ترانه موسوي آزاد نشد و سپس اعلام كردند كه خانوادهاش بيايند و جنازهاش را تحويل بگيرند. در همان زمان به جاي آنكه تحقيقاتي درباره اين موضوع انجام شود در مقابل هياهوي رسانههاي بيگانه برخي مسوولان در انديشه طراحي سناريويي براي به انحراف كشاندن اين موضوع در داخل و خارج بودند. بنابراين طراحان نابغه و مديراني دور انديش سناريويي را نوشتند. براي اجراي اين سناريو به وسيله فردي كه نام او را نميبرم متوجه شدند كه خانوادهاي عروسي دارند به نام ترانه موسوي كه در كانادا زندگي ميكند و تنها نياز به آن بود كه به صحنه سازي بپردازند و خانواده اين دختر را وادار به انجام مصاحبهاي كنند كه در آن بگويند دخترشان زنده است و در كانادا زندگي ميكند. پس چند نفر از افراد امنيتي كه چهرههايي شناخته شده هستند به منزل اين خانواده محترم و شريف ميروند و خطاب به خانواده ميگويند كه ترانه موسوي دچار سانحه سوختگي شده و براي آنكه معلوم شود اين عروس آنها هست يا خير بيايند و جنازهاش را تحويل بگيرند. در همين هنگام پدرخانواده ميگويد كه عروس ما در ايران زندگي نميكند و چون بزرگان خانه اهل سياست نبوده و چهرههاي علمي هستند بسيار ساده به اين موضوع نگاه كردند. در همين حال پدر خانواده به پسرش كه يكي از چهرههاي علمي و سياسي است تلفن ميكند و ميگويد كه چنين ماجرايي روي داده و شماره تلفن ديگر پسرش شوهر ترانه را ميخواهد كه فرزندش به او ميگويد برادرش براي آنكه بداند موضوع از چه قرار است به كانادا رفته وهنوز نرسيده كه بتوانند با او تماس بگيرند. در همين حال مادر متوجه ميشود كه چنين اتفاقي افتاده و از حال ميرود و به بيمارستان منتقل ميشود. پدر خانواده وقتي كه متوجه ميشود قضيه جدي است براي بار دوم با پسرش تماس ميگيرد كه او متوجه ميشود قضيه بيخ پيدا كرده و بنابراين خود را شتابزده به منزل ميرساند. او مشاهده ميكند كه چند نفري در خانه حضور دارند كه برخي از آنها از چهرههايي هستند كه در دوران دفاع مقدس حضور داشتهاند كه اين موضوع مرا به ياد سخني از شهيد حميد باكري مياندازد كه ميگفت:«اي كاش ما درجبههها به شهادت برسيم زيرا اگر مانديم معلوم نيست كه چه بلايي بر سرمان آيد و جزو چه جمعيتي باشيم» اين آقا كه داراي آگاهي سياسي بود هنگامي كه با اين افراد صحبت ميكند ميگويد كه نزد من اين حرفها را نزنيد چرا كه من ميدانم اصل قضيه چيست و حتي اين اصطلاح را به كار ميبرد كه پيش كولي معلق نزنيد. آن افراد نيز چون متوجه آگاهي اين فرد ميشوند از اين جهت با او صحبت ميكنند كه براي حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازيهاي رسانههاي بيگانه به صلاح است كه با آنها همكاري كنند. در همان حال اعضاي خانواده گفتهاند كه شما از ما چه ميخواهيد آنها ميگويند كه شما در مقابل دوربين قرار بگيريد و بگوييد كه ترانه زنده است. برادر شوهر ترانه ابتدا مخالفت ميكند و ميگويد كه اصل اين قضيه صحيح نيست و از سوي ديگر ما هم تاحدودي چهرههايي شناخته شده هستيم و البته از آنها پرسيده كه چنانچه چنين كاري انجام شود با ترانه واقعي چه كار خواهند كرد كه آن افراد گفتهاند كه شما به اين كارها كاري نداشته باشيد و نگران نباشيد. همچنين اين خانواده گفتهاند عكسي كه شما داريد عروس ما نيست كه آنها ميگويند شما به اين كارها كاري نداشته باشيد. در همين حال برادر شوهر ترانه كه يكي از چهرههاي علمي و سياسي بوده است تحت تاثير قرار ميگيرد و فكر ميكنيد كه با انجام چنين كاري در مقابل سوءاستفاده بيگانگان ايستادگي ميشود ولي او پيشنهاد ميكند كه بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت كنند. در همين حال اين افراد شماره تلفن منزل آنها را جويا ميشوند كه برادر شوهر ترانه ميگويد بنابراينكه آنها منزلشان را تغيير دادهاند ما شمارهاي از آنها نداريم و بردارم هم به مقصد نرسيده كه از او شماره شان را بگيريم. پدر شوهر ترانه نيز ميگويد كه شايد حاج خانم (همسرش) شمارهاي در اتاقش داشته باشد ولي بنابر اينكه همسرش به بيمارستان منتقل شده بود در اتاقش بسته بود و كليد نبود كه افراد حاضر تصميم ميگيرند كه در اتاق را بشكنند كه با ممانعت اعضاي خانواده رو به رو شدهاند كه خطاب به اين افراد گفتهاند شما برويد و ما خودمان سعي ميكنيم شماره تلفن آنها را پيدا كنيم.ولي جالب توجه اينكه قبل از آنكه اعضاي اين خانواده شماره تلفن پدر و مادر ترانه را پيدا كنند آنها خودشان تلفن را پيدا ميكنند. در همين راستا برادر شوهر ترانه با پدر مادر وي تماس ميگيرد و ميگويد كه شما تنها تا اين اندازه صحبت كنيد و خطاب به اين آقايان ميگويد كه اين خانواده در جريان موضوع نيستند و در اين اندازه تنها با آنها صحبت كنيد. چنين شد كه مادر و پدر ترانه موسوي در مقابل دوربين قرار گرفتند و گفتند كه دخترشان زنده است و در كانادا زندگي ميكند. البته بعد از اينكه اين خانواده متوجه شدهاند كه اصل ماجرا چه بوده است بسيار ناراحت شدهاند و ميخواستند كه ماجرا را بازگو كنند كه همين برادر شوهر ترانه به آنها گفته كه حرفي نزنيد و گرنه سرنوشت شما معلوم نيست كه چه شود.»
از دروغگويي مسوولان متاسفم
كروبي پس از شرح اين ماجرا از دروغگوييهاي برخي مسوولان ابراز تاسف كرد و گفت:«اين افراد اظهار كردهاند كه براي حفظ اصل نظام بايد اين خانواده اقدام به چنين كاري كنند ولي از نظر ما براي حفظ اصل نظام و پايبندي به قانون اساسي، ارزشهاي انقلاب و آرمانهاي حضرت امام مهم است. حفظ اصل نظام بر پايه عمل به وعدههايي است كه به مردم دادهايم ولي متاسفم كه اينكه از انقلاب برگشتهايم و با آبروي نظام بازي ميشود.»
از دروغگويي مسوولان متاسفم
كروبي پس از شرح اين ماجرا از دروغگوييهاي برخي مسوولان ابراز تاسف كرد و گفت:«اين افراد اظهار كردهاند كه براي حفظ اصل نظام بايد اين خانواده اقدام به چنين كاري كنند ولي از نظر ما براي حفظ اصل نظام و پايبندي به قانون اساسي، ارزشهاي انقلاب و آرمانهاي حضرت امام مهم است. حفظ اصل نظام بر پايه عمل به وعدههايي است كه به مردم دادهايم ولي متاسفم كه اينكه از انقلاب برگشتهايم و با آبروي نظام بازي ميشود.»
وي تاكيد كرد:«آيا مسوولان از اين طريق ميخواهند اعتماد مردم را جلب كنند ولي اين آقايان بسيار بيتدبير عمل كردهاند چرا كه مردم اينقدر هوشمند هستند كه اصل موضوع را بفهمند.»
كروبي با بيان اينكه براي مسوولان گوشهاي از حوادث تاريخي را بازگو ميكنم گفت: «هنگامي كه در سال 41 مبارزات نهضت انقلاب اسلامي شروع شد يكسري افراد ناآگاه كه وابسته به حكومت بودند قصد داشتند تا حركت امامخميني براي مبارزه با رژيم پهلوي را به ماجراي كشتار مردم در مسجد گوهرشاد تشبيه كنند. در ماجراي مسجد گوهرشاد حركتي عليه كشف حجاب از سوي رضاخان صورت گرفت و در آن حادثه عدهاي كشته شدند. بعد از مدتي در همان سال 41 وقتي كه با ماجراي حركت مبارزاتي امام مواجه شدند در يكي از روزنامهها همين ماجراي مسجد گوهرشاد را نوشتند تا حركت امام را با آن مقايسه كنند. در ماجراي مسجد گوهرشاد شيخ جواني به نام بهلول در مسجد سخنراني ميكرد و مردم را به ايستادگي دعوت ميكرد كه پس از حمله نيروها و آغاز كشتار مردم فرار كردند كه اين شيخ نيز فرار كرد ولي او پس از آن همواره آواره بود و سالها در افغانستان زنداني بود و آخر عمر خود به ايران آمد. پيرو اين قضيه ماجرايي ساختند مبني براينكه اين فرد به خارج از كشور رفته و در آنجا زندگي خوبي دارد. در همان زمان عكس فردي را با كروات در روزنامه چاپ كردند و نوشتند كه اين فرد تاجر آهن است و در خارج زندگي ميكند و وضعيت خوبي دارد. نوشتند اين فرد بهلول نام دارد كه آمده به ايران و اين كشتار را راهاندازي كرده و خود به خارج متواري شده است. در همان زمان جمعيتي واقعيت را كشف كردند و بهلول واقعي را معرفي كردند. اعلاميهاي مبسوط در مشهد منتشر شد كه بر روي آن دو عكس چاپ شده بود. عكس فردي كه همان تاجر آهن بود كه در خارج زندگي ميكرد و آن را معرفي كرده بودند و ديگر عكس بهلول واقعي را كه مدتها در زنداني در افغانستان بود منتشر كردند. بنابراين در حدود 48 سال پيش چنين حادثهاي روي داد كه سريع برملا شد. حالا چطور است كه مسوولان انتظار دارند كه در تهران و آن هم در عصر ارتباطات حادثهاي روي دهد و كسي متوجه آن نشود و يك خانواده محترم را بياورند و بگويند كه مطلبي را تكذيب كند و اين خانواده پس از آنكه متوجه شدند اين اقدام كلكي به آنها بوده است ناراحت شدند.»
كروبي افزود:«همان شبي كه فيلمي درباره ترانه موسوي از تلويزيون پخش ميشد من قبل از آنكه در جريان اصل ماجرا قرار گيرم تحت تاثير قرار گرفتم ولي همان شب به مراسم عروسي رفتم كه در آن مراسم جواني نزد من آمد و گفت آيا اينها فكر ميكنند كه مردم نميدانند چند تا ترانه موسوي در ايران وجود دارد و من از اين حرف متعجب شدم و با خود گفتم من با اين سن و سال و تجربهاي كه دارم به موضوع شك كردم ولي اين جوان اصلا شك هم نكرده است.»
وي با اشاره به موثق بودن منبعي كه جزئيات ماجراي ترانه موسوي را به وي منتقل كرده است گفت:«مي دانم كه آنها از چه طريقي اين ترانه موسوي را پيدا كردهاند و منبع خبر نيز موثق است واگر لازم باشد در اين باره صريحتر صحبت ميكنم تا مشخص شود كه نقش افراد تا چه اندازه بوده است.»
با روشن شدن ابعاد ماجرا عقبنشيني ميكنم وي همچنين به مورد ديگري از رفتارهاي برخي از مسوولان اشاره كرد و گفت:«در سالهايي كه قتلهاي زنجيرهاي رخ داده بود هنوز انتخابات سال 76 برگزار نشده بود كه گفتند حرم امام (ره)را منفجر كردهاند و قصد داشتند تا در حرم حضرت معصومه نيز بمبگذاري كنند كه عامل آن دستگير شده است. پس از گذشت يك هفته چند دختر را به تلويزيون آوردند و آنها بسيار سر حال مقابل دوربين طوري سخنراني كردند كه از هر سخنران ماهري بهتر صحبت كردند. من درهمان زمان خنديدم و گفتم كه اين موضوعي مسخره است مگر ميشود كه فردي را بازداشت كنند و او را شكنجه كنند تا اعترافي كند و بعد با اين سرعت و با اين حالت آنها را مقابل دوربين بياورند و آنها نيز اعتراف كنند. نتيجه چنين كارهايي موجب روي دادن ماجراي قتلهاي زنجيره اي،نويسندگان و كشته شدن فروهر و همسرش ميشود.» كروبي در ادامه خطاب به كساني كه قصد دارند تا او را وادار به سكوت كنند گفت:«من تنها در برابر چنين رفتارهايي موضعگيري اينچنيني ندارم بلكه همان طور كه ميدانيد نسبت به دوستان و همفكران خودم در مواقعي كه تفكرات آنها را صحيح نميدانم تذكر دادهام و با آنها برخورد كردهام و البته هزينه آن را نيز پرداخته ام.
من در مقابل كسي ايستادم كه هم براي من محترم است و از دوستان بنده ميباشد و از پايگاه و نفود هم در جامعه برخوردار بود و من نيز براي انتخاب او نقش مهمي داشتم ولي اين فرد از هيچ مخالفتي با من دريغ نكرد و در انتخابات دو دوره گذشته رياستجمهوري از من حمايت نكرد ولي من به راه خودم ادامه دادم.
بنابراين اين آقايان خيال ميكنند كه با تهمت و افتراهايي كه مطرح ميشود من از ميدان كنار ميروم در حاليكه من ميگويم كه مطالبي كه از تريبون نماز جمعه يا روزنامههايي كه مردم نسبت به آنها اعتماد ندارند و خوش بين نيستند مطرح ميشود من از ميدان در ميروم. من در شرايطي عقب نشيني خواهم كرد كه همه بدون آنكه قصد مچ گيري داشته باشيم همه ابعاد حوادث تلخي كه روي داده و موجب ضربه زدن به نظام شده و مباحثي را در داخل و خارج مطرح كرده است بررسي شود و نتايج اين بررسيها صادقانه و معقول و منطقي به مردم اعلام شود. وي تاكيد كرد: «در زماني من سكوت ميكنم كه همه ابعاد اين ماجراها بررسي شود و با مردم صادقانه حرف زده شود و هر كسي كه تخلف كرده متناسب با جرمي كه انجام داده و مطابق با قانون محاكمه شود و هر كسي اشتباهي كرده اشتباه خود را بپذيرد.»
كروبي در نهايت تاكيد كرد:«اكنون شرايطي را ايجاد كرده ايد تا ديگر كسي جرات حرف زدن نداشته باشد ولي من باز ميگويم كه اين رفتارها و ايجاد رعب و وحشت مرا به سكوت وادار نميكند و چنانچه لازم باشد برخي مسائل را مطرح ميكنم.»
وي تاكيد كرد: «وقتي كه همه ابعاد قضيه بررسي شد از امام جمعهها بخواهيم كه بيايند و در نماز جمعه نتيجه را مطرح كنند نه اينكه در اظهاراتي يك طرف محكوم و يك طرف حاكم باشند.»
سوابق خطيبان جمعه از نگاه كروبي
امامجمعهاي كه در كنار حرم ثامنالحجج مرا تروريست ميخواند گويي فراموش كرده موقعي كه امثال من زندان بوديم ايشان با پولهايي كه در اختيار داشتند به پاكستان ميرفتند و براي مرحوم آيتالله شريعتمداري تبليغ ميكردند
آقايي كه در تهران از تريبون نماز جمعه چنين حرفهايي را ميزند هرچه من از ديگران سوال كردم سوابقي از ايشان نداشتند و همين اندازه شنيدم كه در صف اول درس آيتالله منتظري مينشسته و پس از رحلت امام به مخالفان درجه اول آيتالله منتظري تبديل شد و رشد جهشي غيرمعقول پيدا كرد
از نظر بنده امام جمعه قم آيتالله جوادي آملي و آيتالله اميني هستند و اينكه فردي را براي چنين مواقعي بهعنوان امامجمعه معرفي ميكنند جالب توجه است البته من بهعلت آشنايي با پدر مرحوم ايشان درباره اظهارات اين فرد واكنشي نشان نميدهم و حرمت پدرش را نگه ميدارم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر